امیرمحمود جون بابا

                  چند وقت پيش با مادر جون اينها رفتيم سي سنگان ناهار را تو جنگل خورديم بجز کثيفي جنگل محيط آرم و قشنگي بود کلي عکس گرفتيم  و لذت برديم توپ بازي کرديم واقعاً که منطقه قشنگي بود يک طرف دريا يک طرف جنگل با کمتر از بيست متر فاصله از جنگل تا دريا چه خلقتي چه چشم نواز!!! بعد از ناهار رفتيم دريا امير محمود هم طبق عادت که وقتي دريا رامي بينه سر از پا نمي شناسه بطرف دريا مي دويد ما هم بدنبال اون تا به دريا رسيديم رفت تو آب هي ملق ميزد و بازي مي کرد و لذت مي برد  کلي آب مي پاشيد طرف ما من و مادر جون همه لباسامون خيس شده بود امير هم هي مي نشست توي اب شن هاي ان را به سمت ما پرت ...

امير محمود جون از کوچکي اصلاً لب به شير نمي زد ما هم با توجه به خواص شير هميشه نگران محروم شدن کودکمان از اين نعمت الهي بوديم تا اينکه تصميم گرفتيم که وارد عمل بشيم امير آب ميوه پاکتي رو خيلي دوست داشت ما هم با توجه به اين علاقه سعي کرديم آب ميوه پاکتي رو با شير پاکتي جايگزين کنيم اولش متوجه شد وبعد از يه جرعه خوردن رغبت به ادامه نوشيدن نداشت تا ماهم با تشويقها و گفتن از خواص شير وبازي با کوچولومون همراه بودين يه مدت خوب شير مي خورد تا اينکه از شير پاکتي هم خسته شده بود يه راه حل ديگه ذهنم رسيد يه ظرف سفالي که براي شير نايلوني گرفتن  بوديم که به شکل گاو بود و معمولاًاستفاده نمي کرديم اول داديم يه مدت باهاش بازي کرد بعد که علاقه اي...

پت و مت (به معنی پات و مات در شطرنج) انیمیشنی است که با استفاده از تکنیک لحظه‌ای (حرکت-توقف) در کشور چک به سال  1976 ساخته‌ شده‌ است.این انیمیشن دارای دو شخصیت به نام‌های پت و مت می‌باشد   jwplayer('playerQhLUzmDxkRma').setup({ file: 'http://hw4.asset.aparat.com/aparat-video/c2a6a1d544dded6092d9a7be9f53561d106950.mp4', image: 'http://www.girandeh.com/wp-content/uploads/pat-o-mat-4.jpg', width: '450', height: '360' }); شما عزیزان می تونید  تیتراژ  این کارتون خاطره انگیز را از  اینجا دانلود  کنید. اطلاعات تکمي...

« برنده جایزه بهترین انیمیشن کوتاه در جشنواره اسکار ۲۰۱۴ » آقای هابلوت – Mr Hublot (صامت)   خلاصه داستان:  آقای هابلوت (به انگلیسی: Mr Hublot) نام انیمیشن کوتاه محصول مشترک دو کشور لوکزامبورگ و فرانسه می‌باشد که در استودیو انیمیشن‌سازی زیلت (به انگلیسی: ZEILT productions) و به کارگردانی مشترک لارنت ویتز (به انگلیسی:  Laurent Witz ) و الکساندر اسپیگارس (به انگلیسی:  Alexandre Espigares ) ساخته شده است. قابل ذکر است این پویانمایی افتخار کسب عنوان بهترین انیمیشن کوتاه در جشنواره اسکار سال ۲۰۱۴ را در کارنامه خود دارد. آقای هابلوت شخصیتی ویژه و غیر متعارف با  اختلال وسواس فکری ا...

حیواناتی که با داشتن چهره های متفاوت در اینترنت مشهور شده اند روز جمعه داشتم مي رفتم بيرون لباسام رو پوشيدم جورابم رو پام کردم که از در بيرون برم  امير محمود جون بابا صدا زد بابائي کجا مي ري ؟ بيا پيش من  ، گريه مي کنما !!! اين اولين سه جمله اي بود که درست و بجا پشت سر هم ادا کرد برگشتم ماچش کردم و ازش خداحافظي کردم و گفتم بابائي بر مي گردم باشه ؟ اونم گفت باشه .  ...

برای دانلود روی عکس انیمیشن مورد نظر کلیک نمائید تا به صفحه دانلود راهنمائی گردید       منبع : http://minitoons.ir ...

رنگ آمیزی در اندازه واقعی   ...

پسر اگر نخنده/ پدر دلش می گیره/ همه دنیا به چشماش/ می شه تاریک و تیره/ پسر ناز و پدر ناز/ پسر یه غنچه ی باز/ پدر با پسرش رفیق و دمساز <cke:param name="flashvars" value="config={" clip":"http:="" www.zamanema.com="" modpub="" videos="" 787405e68c61135e43c3dafb87590d9f79293e83.flv?st="8jmTi4mxuqDf1sTbj1gdrg&quot;,&quot;autoPlay&quot;:false" }]}"="">   ▼ دریافت فایل | 2.0 MB ...

دیرروز همه بودن دست منو گرفت گفت بابائی بیا نشون بدم گفتم چی رو بابائی منو برد کنار دفتر نقاشئی که رو جلدش عکس پاندای کنگ فو کار داشت گفت من کنگ فو کارم منو ببین !! همه زدن زیر خنده پاندای کونگ فوکار جدیدترین محصول دریم ورکز است. نویسندگی و کارگردانی این انیمیشن سه‌بعدی به عهده  جان   اسجان تیونسن و مارک آزبورن  بوده است. آنها پیش از این در سال 2001 در پروژه «شرک» فعالیت می‌کردند و پس از آن از سال 2003 درگیر داستان و اجرای انیمیشن پاندای کونگ فوکار بودند.  سازندگان این فیلم تمام تلاش خود را در طول پنج سال کرده‌اند تا به نتیجه‌ای مطلوب برسند و فیلمی با جاذبه‌ها...

◕ ‿ ◕ امير محمود جون جديداً حر کات خطر ناکي انجام مي ده چند روز پيش ديدم که کاميون بزرگش رو مي بره زير کليد برق و آونو رو شن مي کنه وقتي اين حرکت رو ديدم فقط خنديدم گفتم بابائي چه با هوش شده طرز استفاده از وسايل رو براي رسيدن به هدف خودش ياد گرفته ديروز که رفته بوديم خونه مادر جون دوچرخشو هم با خودمون برده بوديم رفتيم طبقه سوم ساختمونشون که معمولاً کمتر استفاده مي کنن اونجا سراميک بود و کمي خالي که جون مي داد براي دوچرخه سواري امير محمود جون هم کلي لذت مي برد با سرعت زياد نيم پا مي زد (راستي هنوز پا زدن کامل رو هم ياد نگرفته نيم پا مي زنه)من که از ش کمي غافل شدم ديدم که دو.چرخه رو برده زير پنجره روي زين دوچرخه واستاده دستش هم گرفته...